Skip to Main Content »

حساب کاربری

اولین احساسات من: قصه‌ی دختری که نگران بود

کد شناسه :748
اولین احساسات من: قصه‌ی دختری که نگران بود

رابی عاشق این بود که خوش بگذراند، تاب‌بازی کند و به کشف جاهای دور و دست‌نخورده‌ی پارک برود. رابی همیشه خوشحال بود تا این‌که یک روز، یک موجود نامرئی کوچک به سراغش آمد. موجودی که فقط رابی متوجه آن شده بود و هر کاری که می‌کرد، هر جایی که می‌رفت، آن موجود دنبالش می‌آمد. اسم آن موجود «نگرانی» بود. شما تا به‌حال مثل رابی نگران شده‌اید؟ یعنی رابی چطور می‌تواند از شر نگرانی‌اش خلاص شود؟!

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر

  • ارسال با پست و پیک ارسال با پیک فقط در شهری که فروشگاه قرار دارد امکان پذیر است
  • ارسال دریافت کالا در حداقل زمان
  • پشتیبانی در ساعات اداری 02177181545
  • ما را به دوستانتان پیشنهاد دهید هدیه دریافت کنید
ما را دنبال کنید

آدرس پست الکترونیک: Info@shghalam.com

تلفن سفارشات: 02177181545

تلفن سفارشات: