- "" را در عنوان جستجو کن
- "" را در تصویرگر جستجو کن
- "" را در شابک جستجو کن
- "" را در نام مجموعه جستجو کن
- "" را در مولف جستجو کن
- "" را در مترجم جستجو کن
- "" را در نام گروه جستجو کن
رابی عاشق این بود که خوش بگذراند، تاببازی کند و به کشف جاهای دور و دستنخوردهی پارک برود. رابی همیشه خوشحال بود تا اینکه یک روز، یک موجود نامرئی کوچک به سراغش آمد. موجودی که فقط رابی متوجه آن شده بود و هر کاری که میکرد، هر جایی که میرفت، آن موجود دنبالش میآمد. اسم آن موجود «نگرانی» بود. شما تا بهحال مثل رابی نگران شدهاید؟ یعنی رابی چطور میتواند از شر نگرانیاش خلاص شود؟!
0 نظر